زنی با موهای بلند به جمع بازیگران آمد و وقتی پسر او را وارد استودیو کرد ، شروع به صحبت درباره خودش کرد. او یک دانش آموز است. او از یک مدرسه مدلینگ فارغ التحصیل شده است و می خواهد خودش را در این حرفه امتحان کند. عکاس بلافاصله از من خواست گدایی را شروع کنم ، چند عکس اول را گرفت و از من دعوت کرد تا یک عکسبرداری اروتیک دیگر عکس مردهای سکسی را امتحان کنم. او کنار او روی تخت نشست و تی شرت او را از گربه بیرون آورد و نوک سینه های کوچکش را لمس کرد. ترسوهايم را از دوست پسرم دور کردم. وقتی شروع به گرفتن مدل جدیدی از اعماق دهانش با عضوی بزرگ تنگش کرد ، خودش را باز کرد و به صورت او آویزان شد. او سرطان را روی تخت گذاشت و شروع به ایجاد مدلی از زیبایی کرد ، و پشت سوراخ خود را کشید. او با احتیاط سرش را به طرف نقطه هل داد و چراغ سبز الاغش را گرفت. او مشت را در کنار خود مرتب کرد ، از بالا لعنتی کرد و تمام اسپرم ها را به دهان خود فرو برد.