این پسر بچه از دفتر به خانه اش یک کارمند بالغ را صدا کرد و قول داد که عکس های اوقات فراغت و یک فیلم را از تلویزیون به او نشان دهد. اما برای او ، بهانه ای برای مالش و سوراخ کردن آلت تناسلی او وجود داشت. من آن را با چای معالجه کردم ، قرص های خواب آور را داخل فنجان ریختم و وقتی خاموش شد انتظار شروع اثر آن را گرفتم. او برای گرفتن عکس به کمد رفت و وقتی برگشت مهمانش از قبل در رختخواب خوابیده بود. او دریغ نکرد که بلوز خود را بر روی سینه خود بزند ، نوک پستان های کشیده او را لیس زد ، جوراب عکس از سکس زن و مرد شلواری را از یک زن بیرون کشید ، بین پاهای او لیس زد و با بزاق دهانش جلوی دمار از روزگار سوراخ کرد. او به آرامی در بیدمشک خود کاشته شد ، او کاملاً معتقد بود که او خوابیده است و لبهایش از دهانش عبور کرده و روی شکمش غلتیده است. گرچه واژن دوباره شسته شد ، اما وقتی عوضی فهمید که او خواب بیشتری می بیند ، پرید پایین و فرار کرد.